اخرین روزهای این خونه
دختر ناز و قشنگم الان که دارم این پست مینویسم رو پام خوابیدی خسته شدی اخه یه پامون تو این خونه است یه پامون تو اون خونه شمام که تو بغلی از همه بیشتر کلافه میشی اگه خدا بخواد تا یکی دو روز دیگه میریم تو خونه جدیدمون فکر کنم این اخرین پستی هست که تو این خونه مینویسم تا یه مدت هم نمیتونم بیام وبت اخه تا تلفن و اینترنت وصل بشه یکی دو ماه طول میکشه . دلمون واسه همه دوستای مجازیمون تنگ میشه البته از هر جا که تونستم میام سری به خونه های دوست جونامون میزنم. مرسانای ملوسم ببخشید که این روزها نمیتونم زیاد به شما رسیدگی کنم خیلی درگیرم و دست تنهام کاش خاله جون پیشم بود دیگه غصه نداشتم حداقل نانازم راحت بود. هزاران بار دوستتتتتتت دا...